جدال بر سر تمایز واقعی با بحث تمایز میان نفس و بدن به وجود آمد. در نخست این جدال میان بقایای فلسفهی اسکولاستیک و دکارت بود، بعدها به فلسفهی اسپینوزا و لایبنیتس کشانده شد. برای فیلسوفان مدرسی و دکارت اصل، بقای نفس بود؛ منتها یکی این بقا را از پیوند فلسفهی ارسطو با نوافلاطونیان و ترکیب این دو در کلام مسیحی استخراج میکرد و دیگری اما در پی آن بود تا با تمایز میان نفس و بدن، نفس را در مقابل بدن، جوهری نامیرا و متعالی جلوه دهد؛ با درنظرداشت این اصل که برای بدن نیز جوهریتی قائل بود. اسپینوزا با طرح تصور مستقل، در مقابل هر دو جریان قرار گرفت.
- یازده قضیهی اسپینوزایی
- بعد از استرالیا؛ جنگ با ما چه میکند؟