نکاتی در باب جنگ نیابتی

بیشتر جنگ‌های کنونی در جهان نیابتی است؛ جنگ‌هایی که کشورهای قدرتمند مستقیمن در آن‌ها نقش بازی نمی‌کنند و تلاش‌شان این است که بدون درگیری نظامیِ رودررو با رقیبان ژئوپولیتیک­ وارد نبردهای فرسایشی شوند. این گونه جنگ از چند جهت می‌تواند برای بازیگران اصلی سودمند و کم‌هزینه باشد:

الف: جنگ‌های نیابتی از سوی گروه‌های نیابتی پیش برده می‌شود و تلفات انسانی بازیگران اصلی در این جنگ‌ها نزدیک به صفر است. نقش قدرت‌های اصلی در راه‌اندازی این‌گونه جنگ‌ها اطلاعاتی، مالی و مشوره‌دهی است. بازیگران اصلی در برخی موردها حتا در تأمین منابع انسانی جنگ­ هم کمک می‌کنند، اما این مسئولیت بیشتر به عهده‌ی گروه‌های نیابتی است که به دلیل همسانی هویتی و محلی با کشورهای هدف، کار سربازگیری را بهتر و موفق‌تر می‌توانند انجام دهند. گروه‌هایی مثل طالبان که اعضای آن زیر رهبری فرماندهان افغانستانی­ می‌جنگند، نمونه‌یی از این گونه گروه‌های نیابتی است؛ درحالی‎ که این موضوع را هم نباید نادیده بگیریم که در میان طالبان، جنگ‌جویان خارجی هم حضور دارند و بخشی از آن‌ها پرورش‌یافتگان مدارس دینی پاکستان هستند که با تشویق آخوندهای آی. اس. آی برای انجام «فریضه‌ی جهاد» به صفوف طالبان افغانستان پیوسته‌اند.

ب: در برخی از جنگ‌های نیابتی، بازیگران اصلی در سیاست اعلانی دوست هستند و دشمن گروه‌هایی که تروریست خوانده می‌شوند؛ اما در سیاست اعمالی در کنار ابزارهای نیابتی‌شان می‌ایستند و علیه دولت‌های ظاهرن دوست کارشکنی می‌کنند. بهترین نمونه در این زمینه پاکستان است. این کشور در سطح سیاست اعلانی همواره خود را یکی از قربانیان تروریسم دانسته و دولت افغانستان را برادر می‌خواند؛ اما در عمل به شبکه‌های تروریستی در خاک خود پناهگاه فراهم می‌کند و در کنار کمک‌های اطلاعاتی به آن‌ها، حتا مدیریت فعالیت‌های روزانه‌ی تروریست‌ها را در دست دارد.

گروه‌های نیابتی براساس پروژه‌های کلان استخباراتی ایجاد می‌شوند و تلاش بازیگران اصلی این است که رقبای ژئوپولیتیک‌شان را با استفاده از این گروه‌ها به زمین بزنند. اما پس از پایان هر پروژه‌ی استخباراتی، زمانی که دیگر معادلات ژئوپولیتیک تغییر زیادی دیده و اسناد و مدارک جنگ صرف به درد پژوهش‌های تاریخی می‌خورد، روابط میان بازیگران اصلی و گروه‌های نیابتی از سوی دست‌اندرکاران بازی‌های اطلاعاتی فاش می‌شود.

ج: در جنگ‌های نیابتی بار دوش اصلی جنگ بر عهده‌ی گروه‌های نیابتی است و منابع مالی این گونه جنگ‌ها از راه اقتصاد مافیایی تأمین می‌شود که بیشتر گروه‌های نیابتی مدیریت آن را در دست دارند. ازاین‌نظر، بازیگران اصلی جنگ‌های نیابتی با هزینه‌ی مالی کمتر به اهداف و منافع بزرگی می‌رسند که ممکن است در جنگ‌های مستقیم به آن نرسند.

د: گروه‌های نیابتی براساس پروژه‌های کلان استخباراتی ایجاد می‌شوند و تلاش بازیگران اصلی این است که رقبای ژئوپولیتیک‌شان را با استفاده از این گروه‌ها به زمین بزنند. اما پس از پایان هر پروژه‌ی استخباراتی، زمانی که دیگر معادلات ژئوپولیتیک تغییر زیادی دیده و اسناد و مدارک جنگ صرف به درد پژوهش‌های تاریخی می‌خورد، روابط میان بازیگران اصلی و گروه‌های نیابتی از سوی دست‌اندرکاران بازی‌های اطلاعاتی فاش می‌شود. بهترین نمونه‌اش افشای نقش سازمان‌های جاسوسی ایالات متحد امریکا، عربستان سعودی و پاکستان در جریان جنگ شوروی در افغانستان است که با پایان این جنگ و فروپاشی شوروی، از سوی مأموران ارشد سی. آی. ای و آی. اس. آی صورت گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.