صلاحالدین سلجوقی در سال ۱۳۴۵ کتابی را زیر عنوان «تجلی خدا در آفاق و انفس» منتشر ساخت. این کتاب که با تأکید اکید نویسنده، ردیهیی است بر یاوهگوییهای ملحدان چپ و راست پیرامون وجود، علم و حضور خداوند در و بر آفاق و انفس، ابتدا با «راز و نیاز» آغاز میشود و پس از گذشتن از هزارتوی رابطهی فلسفه و دین و بحث فیلسوفان از وجود یا عدم وجود ذات باری در جهان، به انواع الحاد میرسد و با نشان دادن جلوههای پروردگار عالم در چیزها، حِرَف و فنون، و همچنین در درون انسان و اجتماع انسانی، با ذکر براهین اثبات وجود خدا به پایان میرسد. سلجوقی در دقایقی از کتابش، له و علیه الاهیات ارسطو اشاراتی دارد و ما نیز همین اشارات را نشانه گرفتهایم. پس با نقد کلیت کتاب کاری نداریم. در اینجا فهم سلجوقی از ارسطو به ویژه متافیزیک و به طور اخص کتاب دوازدهم (لامبدا) را مورد سنجش قرار میدهیم تا به این پرسش که آیا میتوان از خلال تجلی خدا در آفاق و انفس، به فهم الاهیات ارسطو راهی گشود، پاسخی بیابیم.
نسخهی کامل مقاله را از اینجا دریافت کنید: